تحلیل گفتمان، رویکردی است که از زیرشاخه های زبانشناسی محسوب می شود و در تحلیل هر نشانۀ زبانی کاربرد دارد. نخستین بار، زلیک هریس ، زبانشناس آمریکایی در سال 1952 در مقاله ای این اصطلاح را به کار برد. نگاه او بیشتر ساختارگرایانه بود اما پس از وی بسیاری از زبانشناسان، تحلیل گفتمان را نقطۀ مقابل تحلیل متن دانستند. یکی از شاخه های تحلیل گفتمان، تحلیل گفتمان انتقادی است که رویکردی بینارشته ای برای مطالعۀ گفتمان است و با تحلیل کردن زبان، نشان می دهد متن و گفتوگو به بازتولید قدرت سیاسی و اجتماعی میپردازند. نورمن فرکلاف زبانشناس انگلیسی از بنیانگزاران این نظریه است که برای گفتمان سه سطح: توصیف، تفسیر و تبیین را بیان کرده است. با توجه به اینکه هر کتاب تاریخی از صافی نگاه ایدئولوژیک نویسنده اش گذشته، همواره همراه با سوگیری است؛ بنابراین قابلیت مطالعۀ گفتمانی دارد. در مقالۀ حاضر پس از بررسی مبانی نظری تحلیل گفتمان، کتاب تاریخ اردلان نوشتۀ مستوره اردلان در سه سطح: توصیف، تفسیر و تبیین خوانش می شود. تحلیل این کتاب از منظر رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی نشان می دهد علاوه بر گفتمان غالب لایۀ بیرونی متن که حمایت همهجانبه از خاندان اردلان است، گفتمان های دیگری در لایه های زیرین متن وجود دارد که بیانگر دیدگاه ایدئولوژیک نگارندۀ آن است.