«ابر-زن» به عنوان یک کالای نوظهور در نظام سرمایه داری متأخر: دیدگاه های ژیژک و بدیو پیرامون موقعیت زنان در دوران معاصر

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانشیار گروه زبان و ادبیات انگلیسی، دانشکدۀ زبان و ادبیات، دانشگاه کردستان، سنندج، ایران.

2 استادیار گروه زبان و ادبیات انگلیسی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد آباده، آباده، ایران.

چکیده

نظام سرمایه‌داری متأخر، سوژه را به هیولایی کامجو و در بهترین حالت، به روان‌پریشی سردرگم تنزّل داده که مأیوسانه ‌‌‌‌‌‌‌‌در پی شناخت جایگاه خود در این جهان است. ناامیدی نسبت به سوژۀ معاصر، سرمایه‌داری را بر آن داشته تا از آخرین محصول خود یعنی ابر-زن رونمایی کند تا هژمونی دلخواه خود را فراهم سازد. پسا-سرمایه‌داری، همۀ توجه خود را معطوف به «ابر-زن» نموده و مسیر پیشرفت او را در تمام عرصه‌های اقتصادی، سیاسی و اجتماعی هموار ساخته است. این پژوهش با بهره بردن از دیدگاه‌های آلن بدیو و اسلاوی ژیژک، ظهور ابر-زن را مرتبط با سقوط جایگاه مرد در دوران معاصر می‌داند. بدیو به واسطۀ دیدگاه مسیحی-کمونیستی خود، باور دارد که از درون نظام سرمایه‌داری ناجی‌ای به نام «نو-دختر» ظهور می‌کند تا نوید‌بخش آزادی بشریت باشد؛ اما ژیژک، پیدایش نو-دختر را با نظریۀ دیالکتیک هگل پیوند می‌دهد که به عنوان یک پادنهشت برخاسته از دل نظام سرمایه‌داری می‌داند و آن را به چالش می‌کشد. یافتۀ اصلی پژوهش حاضر بر این نکته تأکید می‌ورزد که ژیژک در نظریۀ مورد بحث، ضمن متهم کردن نظام سرمایه‌داری به ریاکاری در تسامح با جنبش‌های جنسیتی نوظهور، همگان را به انجام یک «اقدام» برای رسیدن به آزادی واقعی دعوت می‌نماید.

کلیدواژه‌ها

موضوعات