تحلیل گفتمان محتوایی مضامین حبسیات مسعود سعد سلمان با تکیه بر ارتباط ادبیات و جامعه

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسنده

استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه فرهنگیان، تهران، ایران.

چکیده

ادبیات و جامعه ارتباط عمیق و پیچیده‌ای با هم دارند. ادبیات نه تنها بازتاب‌دهندة فرهنگ، تاریخ و ارزش‌های یک جامعه است؛ بلکه می‌تواند به عنوان ابزاری برای نقد اجتماعی و تغییر نیز عمل کند. زندان‌سروده‌ها، بخشی از ادبیات فارسی را به خود اختصاص داده‌است. مسعود سعد، اغلب در حبسیه‌های خویش برای اثبات بی‌گناهی و تلاش جهت آزادی از مضامین مختلفی بهره جسته‌است. او قریب به هجده سال از زندگی خود را در زندان‌های «نای» و «سو»، «دهک» و «مرنج» سپری کرده‌است و در دوران حبس، بهترین اشعار خویش را به رشتة نظم درآورده که در اصطلاح به «حبسیات» موسوم است. حبسیه، شعری است که شاعر در زندان، بازتاب‌های روحی خود را در زبانی ویژه بازگو می‌کند. گفتمان زندان با دیدگاه شاعر نسبت به جهان و اجتماعی که در آن زیست می‌کند، ساخته می‌شود. در مضامین شعر حبسیه‌سرایی، تقدیرگرایی، گفتمان غالب شاعر است که در این پژوهش به این مضامین پرداخته می‌شود. مسعودِ سعد به دلیل ابداع گونۀ حبسیه، محتوا و مضمون تازه‌ای برای قصیده ایجاد نمود که شاعران زیادی از وی تقلید کرده‌اند اما او با داشتن احساس و عاطفه‌ای عمیق از دیگر شاعران تمایز پیدا کرده‌است. موارد مذکور در تغییر پایگاه شاعر از یک شاعر مقلد به شاعری صاحب سبک و جریان‌ساز و تأثیرگذار در تغییر سبک فارسی نقش داشته‌است. در ادبیات فارسی نیز قدیمی‌ترین حبسیه متعلق به مسعود سعد سلمان، شاعر نامور قرن پنجم و ششم است. 

کلیدواژه‌ها

موضوعات