بررسی شعر خوان هشتم اخوان‌ثالث بر مبنای نظریه تحلیل گفتمان ون دایک

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه زابل، زابل، ایران.

2 کارشناس ارشد گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشکدۀ ادبیات و علوم انسانی، زابل، ایران.

چکیده

این پژوهش با رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی ون دایک به بررسی شعر «خوان هشتم» مهدی اخوان‌ثالث می‌پردازد. این اثر با بازنمایی مرگ رستم در بستری استعاری، به واسازی ساختارهای گفتمانی مسلط پرداخته و به نقد مناسبات قدرت و ایدئولوژی حاکم می‌پردازد. چارچوب نظری ون دایک، با تمرکز بر تعامل میان زبان، شناخت اجتماعی و بازتولید سلطه، امکان تحلیل چگونگی شکل‌گیری گفتمان‌های مسلّط و مقاومت را در این متن فراهم می‌آورد. روش پژوهش، کیفی و مبتنی بر تحلیل گفتمان انتقادی است که با بررسی سازوکارهای زبانی، بلاغی و نشانه‌شناختی، فرایند بازنمایی ایدئولوژی و مناسبات قدرت را واکاوی می‌کند. یافته‌ها نشان می‌دهد که اخوان‌ثالث با بهره‌گیری از بینامتنیت اسطوره‌ای، شگردهای سبکی و تقابل‌های دوگانه، شعری چندلایه خلق کرده که در آن، زبان به مثابۀ ابزاری برای بازتولید و مقاومت در برابر گفتمان‌های ایدئولوژیک عمل می‌کند. شخصیت‌های شعر، از جمله رستم، فراتر از عناصر روایی، به‌عنوان نمادهایی از خیانت و وفاداری بازنمایی شده‌اند و ساختارهای سلطه را به چالش می‌کشند. علاوه بر این، نتایج نشان می‌دهد که اخوان‌ثالث با بهره‌گیری از ظرفیت‌های گفتمانی، شعر را از سطح یک روایت اسطوره‌ای فراتر برده و آن را به متنی انتقادی با دلالت‌های ایدئولوژیک پیچیده تبدیل کرده است که مخاطب را به بازاندیشی در نظم اجتماعی و مناسبات قدرت وامی‌دارد.

کلیدواژه‌ها

موضوعات