تعامل روایی در شاهنامۀ فردوسی با تکیه بر بخش‌های اسطوره‌ای و حماسی (تحلیلی گفتمانی)

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 استاد گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه علامه طباطبایی

2 دانشجوی دکترای زبان و ادبیات فارسی دانشگاه علامه طباطبایی

10.22034/lda.2024.141970.1023

چکیده

شاهنامۀ فردوسی یکی از آثار ادبی - روایی زبان فارسی است که در طول دوره‌های تاریخی، خود را به عنوان یک اثر ماندگار تثبیت کرده است. این اثر ادبی روایی از عناصری برای انتقال مفاهیم خود بهره برده است و از طریق آن‌ها سعی می‌کند با خواننده تعامل برقرار کند. تعامل روایی در شاهنامۀ فردوسی، الگوها و شاخصه‌های خاص خود را دارد که بسته به موضوع و امر خاصی که بازنمایی می‌کند از سوی خالق آن انتخاب شده است. این پژوهش به روش توصیفی - تحلیلی در پی تبیین تعامل روایی در شاهنامۀ فردوسی با تکیه بر بخش‌های اسطوره‌ای و حماسی است و قرائتی گفتمانی از آن ارائه می‌دهد. نتایج پژوهش نشان می‌دهد: فردوسی را نباید به عنوان راوی اصلی و بنیادی شاهنامه دانست. فردوسی را باید در مقام راوی نیابتی در نظر گرفت که با تکیه بر روایت‌های پیش از خود به روایت شاهنامه و انسجام و وحدت‌بخشی آن دست زده است. قدرت دخل و تصرّف او در اظهارگری و تفسیرگری پاره‌های روایتی در قالب شکست روایی کاملاً مشهود است و گاهی به صورت واضح و روشن، خطاب به روایت‌شنو خود، گفتمان روایی مد نظر خود را بیان می‌کند.

کلیدواژه‌ها

موضوعات