گفتمان روایی در داستان (کانونی‌سازی در داستان صد احساس پنهان اثر امی تن)

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 گروه آموزشی زبان های خارجی دانشگاه آزاد اسلامی تهران جنوب

2 گروه زبان های خارجی دانشگاه آزاد اسلامی تهران جنوب

چکیده

بر اساس نظریۀ روایت ژرار ژنت، در هر داستانی دو پهنۀ داستانی و گفتمانی وجود دارد. پهنۀ داستانی به رویدادها و پهنۀ گفتمانی به تصویر آن رویدادها در متن روایت بستگی دارد. شخصی که روایت می‌کند، راوی است و شخصی که آن تصویر را  در دنیای داستانی می‌بیند، شخص کانونی‌ساز است. مسألۀ روایت دائمی است اما کانونی­سازی موقتی است. با کانونی­سازی، شخصیت داستان، شخصیت‌های دیگر را مشاهده کرده و به ایده‌های با ارزشی پی می‌برد که درک او را عمیق‌تر می‌کند. در داستانی که روایت‌گر، اول شخص است، راوی با صدای خاصی رفتار شخص کانونی را باز می‌گوید تا درک او را از طریق کانونی‌سازی‌های درونی و بیرونی آشکار کند. در داستان صد احساس پنهان، اولیویا، راوی اول شخص و شخص کانونی است. بنابراین، راوی و شخص کانونی بر هم انطباق دارند. او صد احساس پنهان کوان، خواهر ناتنی‌اش را از طریق تجربه و تک‌گویی درک و بازگویی می‌کند. مقالۀ حاضر دیدگاه جدید از کارکرد روایت در کانونی‌سازی را با در نظر گرفتن نظریۀ روایت ژنت بررسی می‌کند و به این سؤال پاسخ می‌دهد که چگونه راوی ساختار داستان را از طریق کانونی‌سازی اولیویا که درک خود را با خواننده به اشتراک می‌گذارد، پایه‌گذاری می‌کند؟ ضمن اینکه روش انجام پژوهش نیز توصیفی-تحلیلی است.

کلیدواژه‌ها